نقد و بررسی کتاب بگو ما هم بخندیم 5
کتاب بگو ما هم بخندیم 5
بیژن،از یک انفجار و آتش سوزی بزرگ،جان سالم به در برد.وقتی او را از میان دود و آتش بیرون آوردند.تمام بدن و سر و صورتش به جز یک انگشت سیاه شده بود. مادر بیژن با دیدن این صحنه گفت:«ای بی تربیت،باز انگشتت توی دماغت بود؟»
بازدیدها: 1
امتیاز و دیدگاه کاربران کتاب بگو ما هم بخندیم 5