کتاب ما هیچ وقت مدرن نبوده ایم

کتاب ما هیچ وقت مدرن نبوده ایم

با پیدایش علم، مدرنها به این باور رسیدند که دنیا به شکل برگشت ناپذیری تغییر کرده، و برای همیشه از نیاکان ابتدایی و پیش مدرن شان جدا شده اند.

برونو لاتور می پرسد: اما اگر ما از این باور راسخ بی بنیاد دست بکشیم، دنیا چه شکلی میشود؟

این کتاب که مردم شناسی علم است به ما نشان میدهد تا چه اندازه مدرنیته در واقع به ایمان بستگی دارد. مدرن بودن چه معنایی دارد؟

روش علمی چه تفاوتی به بار می آورد؟ بنا به توضیح لاتور، این تفاوت در تمایزگذاریهای دقیق ما میان طبیعت و جامعه، عینیت و ذهنیت، میان مردم (انسان) و چیز، نهفته است. اما در کنار این آداب پالوده کنندهی مدرنیته، آداب دیگری است: ساختن سیستم هایی که سیاست، علم، تکنولوژی و طبیعت را درهم می آمیزد. لایهی اوزون، گرم شدن کره ی زمین، نابودی جنگلها، حتى انگاره ی سیاهچاله ها در میان این دورگه ها قرار دارند که با زیادشدنشان، چشم انداز نگاه داشتن طبیعت و فرهنگ در سراچه های جداگانه ی ذهن ویرانگرانه میشود.

به پیشنهاد لاتور ما باید دوباره به این تمایزات بیندیشیم و پیوندهای میان طبیعت و فرهنگ، فرهنگ مدرنیسم و فرهنگ های دیگر و گذشته و زمان حال را بازشناسیم. ما هیچوقت مدرن نبوده ایم مرزهای میان علم، مردم شناسی و علوم اجتماعی را تار و کمرنگ می کند تا درک و دریافت ما را از همه سو نیرو بخشد.