توضیحات
کتاب تهران در بعد از ظهر اثر مصطفی مستور نشر چشمه
مجموعه داستان «تهران در بعدازظهر» با ۶ داستان کوتاه نشان دهندهی تغییر نگرش مصطفی مستور دربارهی زن است. محوریت موضوعی همهی داستانهای این مجموعه زنان و نقش آنها در زندگی مردان است. این نگرش در داستان تهران در بعدازظهر به اوج خود میرسد.
این داستان شامل ۷ روایت در یک بعدازظهر در تهران است که در آنها شخصیتها هرکدام به نوعی درگیر رابطهی عاطفی یا شکست در رابطه با زنان هستند. حتی در داستان «چند روایت معتبر دربارهی دوزخ» راوی زنی است که از مردان زندگیاش صحبت میکند. میتوان گفت مصطفی مستور این مجموعه را در امتداد دیگر داستانهایش پرداخت کرده است و حتی شخصیتها را از داستانهای دیگرش جدا کرده و در این مجموعه در موقعیتی جدید قرار داده است.
او در کنار نگاه جدید و متفاوت به زن، مباحث اعتقادی و نگاه به روسپیگری و عشق را که همیشه به آنها پرداخته است، هم چنان در مرکز توجه دارد. این توجه گاهی با تغییر نگرش همراه است. به عنوان مثال در داستان «چند روایت معتبر دربارهی برزخ» داستان با روایت عاشقیت در یک نگاه و شوریدگی پس از آن شروع میشود، اما همان عاشق شوریده درحالی که هم چنان درگیر عشق زنی با ساعت مچی صفحه بزرگ است، عاشق هم کلاسی خود میشود و دست آخر به این نتیجه میرسد که «هر زن انگار شاخهای بود از درختی مقدس که در یکی از آن میلیونها خانه افتاده بود. این که خوشبختی، همهی خوشبختی نه تکهای از آن، یا داشتن تمام آن شاخههای سبز است یا هیچ کدام». مصطفی مستور در این داستانها در نقش یک مصلح اجتماعی ظاهر میشود و از زبان شخصیتهایش حرفهایی میزند که قرار است حرف اصلی داستان باشد.
حال این شخصیت در یک داستان یک روسپی است؛ در داستانی دیگر یک کودک منگل و در داستانی دیگر یک الکلی دائم الخمر. در بیشتر داستانهای مجموعهی تهران در بعدازظهر با تکنیک روایی یا ساختاری خاص یا پیچیدهای روبرو نیستیم؛ اما این امر در داستان آخر مجموعه، چند مسألهی ساده، تغییر میکند و مخاطب با یک داستان به اصطلاح تکنیکی و مدرن روبرو میشود. مستور که داستانش را به احترام جان آپدایک نوشته است ده مسأله را طرح کرده که باز هم نقش زن در آن پررنگ و برجسته است. اما تکنیکی که در این مسائل به کار برده شده و درواقع طرح ریاضیوار یک متن داستانی، تنها به یک متن متفاوت و جدید منجر شده است.
نظرات کاربران