توضیحات
کتاب مهمان نیمه شب اثر هدر گودنکاف نشر آموت
هدر گودنکاف در کتاب مهمان شبانه اسرار خانهای را برایتان برملا میکند که شاهد قتل دو نفر و نیز ناپدید شدن یک دختربچه بوده است.
رمانی مهیج و تراژدی که مخاطب را تا آخرین صفحهی کتاب در خود غرق میکند و با پایانی غیرمنتظره، او را غافلگیر خواهد کرد.
گفتنیست این اثر جنایی و معمایی از پرفروشترینهای نیویورک تایمز بوده است.
بخشی از کتاب مهمان نیمه شب
«وقتی برای اولین بار برف آمد، دختر روی صندلی خود زیر پنجرهایستاد و تکههای رقصندهٔ روی زمین را تماشا کرد.
دلش میخواست دست دراز کند به آنطرف شیشه و کریستالهای سفید برف را در کف دستش بگیرد.
آنها مانند ستارههای درخشان به نظر میرسیدند.
قرار بود وقتی خورشید غروب کرد، همهٔ چراغها خاموش شوند، بنابراین تاریکی خیلی زود فرا رسید.
دختر کوچولو و مادرش بیشتر وقت خود را صرف گوش دادن به قدمهای پدرش در طبقهٔ بالا میکردند و نزدیک
بخاری برقی میرفتند تا گرم شوند.
اکنون پدر دختر مرتباً برای آنها غذا میآورد، حتی خوراکیهایی مانند کیک و میانوعده و ظرفهای کوچک پودینگ. با این حال، مادرش به او اعتماد نداشت. او وعدههای غذاییشان را جیرهبندی میکرد، و
همیشه مطمئن میشد که برای غیبتهای طولانی او به اندازهٔ کافی قوطیهای سوپ رشته و مرغ، شیشههای کرهٔ بادامزمینی، و کنسرو ماهی تن و بیسکویت داشته باشند.
گرچه مادرش همیشه موقع غذا خوردن به او مقدار بیشتری میداد، اما همیشه در شکم دختر یک چیزی در حال جویدن وجود داشت، و یک جای خالی که هرگز کاملاً پر نمیشد.
نظرات کاربران