توضیحات
معرفی کتاب وصیت ها اثر مارگارت آت وود نشر پارمیس
عمه ویدالا با صدای بلند از روی یک نوشته خواند که این مجسمه به پاس قدردانی از تلاش های فراوانی است که به خرج داده ام. کاملاً مشخص بود که مقامات عالی چنین وظیفه ای را به او محول کرده اند و هیچ حس قدردانی در خودش دیده نمی شود با کمال تواضع از او تشکر کردم و سپس بند را کشیدم و پارچه بر زمین افتاد و خودم را دیدم که آنجا ایستاده بودم بله مجسمه ام نمایان شد. در سالن آردوا ما حق هورا کشیدن و تشویق کردن نداریم اما حاضرین در سالن فقط کمی دست زدند و من هم سرم را به نشانه تشکر تکان دادم همین!
نظرات کاربران
ارسال نظرات